شیخ محمد تقی مصباح یزدی، یکی از دجالترین و دروغپردازترین ملایانی است که در نظام ولایی «ولایت مطلقه فقیه» صحنه گردان سیاست بازیها و دغلکاریهای نظام است. او سالهای متمادی در پی کسب قدرت و نفوذ هرچه بیشتر در ارکان اصلی رژیم بوده است و این امر را همواره در حاشیهي قدرت و با کمال خونسردی انجام داده است. او یکی از تندرو ترین و در عین حال فاسدترین ملایان حاکم است و ضمن فسادهای مالی – سیاسی – اخلاقی، مدت زمانی است که دست خود را به خون مردم بیگناه ایران نیز آلوده کرده است و بصورت غیر مستقیم، در بسیاری از تحولات سیاسی- اجتماعی-مذهبی ایران نقش مهم و تاثیرگذاری ایفا کرده است. شاگردان، مریدان و اصحاب او امروزه کادرهای مهم و حساس امنیتی – اطلاعاتی – نظامی رژیم ولایت فقیه را تصاحب کردهاند و او بعنوان یک مرشد و راهنمای اخلاقی – سیاسی، این نیروها و کادرهای موثر نظام ولایی را تهییج و مدیریت مینماید. چهرهي حقیقی و روشن مافیای مخوف مصباح یزدی هنوز در پردهای از ابهام است؛ او و نیروهای مقلد او میکوشند تا هرچه بیشتر در تصمیمات موثر و کاربردی و بنیادی نظام رو به افول ولایت فقیه نقش بازی کنند و اهرمهای مهم مدیریتی و اجتماعی را در دست گیرند.
این شیخ موزی و مکار، ید طولایی در چاپلوسی و تملق گویی رهبری نظام ولایی دارد و سطور زیر، نمایانگر یکی از تازهترین درفشانیها و شکرخوردنهای بیبدیل ایشان در خطاب به رهبری نظام است. پیشنهاد میشود افرادی که به هیچ عنوان تملق و چاپلوسی و حقارت را تاب تحمل ندارند، این مطالب را مطالعه نفرمایند!
* * *
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني آيتالله محمد تقي مصباح يزدي، متن كامل مصاحبه آيتاللهمصباحيزدي با نشريه پرتو كه پيش از سفر مقام معظم رهبري به قم در خصوص ويژگيها وليامر مسلمين جهان انجام شده بود، به شرح زير است:
"از جمله نعمتهاي بزرگي ـكه به تصور بندهـ امثال ما و هر ايراني ديگري اگر ساليان دراز تمام وقت خود را صرف شكر آنها بكند حقش ادا نميشود، برقراري نظام اسلامي، حاكميت ولايتفقيه و بهخصوص وجود شخص مقام معظم رهبري است. برقراري نظام اسلامي خداپسند آرزوي همه انبيا، اوليا و صالحان عالم در طول تاريخ بوده و جز در بعضي محدودههاي خاص زماني و مكاني نمونه روشن ديگري از آن را سراغ نداريم. در ميان انبياي سابق حكومت حضرت سليمان(ع) كه فرمود: هَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي؛ و در آخرالزمان هم وجود مقدس پيغمبر اكرم ـصلياللهعليهوآلهـ كه چند سالي در مدينه حكومت كردند و دوران كوتاه حكومت اميرالمومنين ـصلواتاللهعليهـ كه عمدهاش به جنگهاي داخلي گذشت؛ غير از اين موارد در طول تاريخ اسلام به سختي ميتوان حكومتي را پيدا كرد كه در رأس آن معصوم يا تاليتلو معصوم باشد. اين نعمت عظيمي است كه خدا در اين عصر نصيب جامعه ما و امت ما كرد، اين نظامي كه به دست امام ـرضواناللهعليهـ بنيانگذاري شد و توسط مقام معظم رهبري آبياري و پرورش داده شد."
از دیگر درفشانیهای حضرت ایشان : " اگر حساب كنيم كه اين نظام چقدر ارزش دارد و در ميان نعمتهايي كه خدا به انسانها مرحمت كرده جايگاه اين نعمت كجاست و چه نسبتي بين آن و ديگر نعمتها وجود دارد، بعيد است بتوانيم نسبتي بين نعمتهاي مادي و دنيوي با اين نعمت برقرار كنيم "
جناب تمساح یزدی، باظاهری فریبنده و کاملا متزورانه و آبزیر کاه خود ادامه دادند: "نعمت دوم كه بايد شكرگزار آن باشيم، نعمت وجود شخص امام ـرحمهاللهـ است. در مدت كوتاهي كه ما حضور ايشان را درك كرديم، همه كساني كه صلاحيت اظهار نظر در چنين مسائلي را دارند اعتراف كردند كه حداقل در قرنهاي اخير شخصيتي به اين عظمت در عالم پيدا نشده است. البته معمولاً ارزيابيهاي آنها هم براساس معيارهاي مادي است و اغلب ايشان اهميت معنوي وجود امام را درك نميكردند؛ كار عظيمي كه امام كرد و تحولي كه در انسانها به وجود آورد، بچههاي بيكاري كه در خيابانها و كوچهها ول ميگشتند, را به چه مقامي از عرفان و معنويت رساند؛ "
این مردک بیخرد، با وقاحت تمام، خیل جوانان و مردان و زنان آزادیخواه و استقلال طلب و انقلابی دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی ایران را اینچنین سخیف وصف میکند: " اغلب ايشان اهميت معنوي وجود امام را درك نميكردند؛ كار عظيمي كه امام كرد و تحولي كه در انسانها به وجود آورد، بچههاي بيكاري كه در خيابانها و كوچهها ول ميگشتند, را به چه مقامي از عرفان و معنويت رساند؛ "
این موجود حقیر و فرومایه، گویی همهي آحاد ملت ایران را همچون خود میپندارد و به باور او گویا خیل عظیم جوانان پر شور و شعور آن دوران که آگاهانه نظامی را نفی کردند، آگاهانه در پی حذف رژیمی سیاسی برآمدند و با هزار امید و آرزو، اصلاح امور ، اقتصاد و معنویت خود را جستجو میکردند، گرفتار حکومتی گشتند که از بالا تا پاییناش فقر و نکبت و بلا و زشتی و دروغ و تزویر و ریا است و به واقع از چالهای به چاه افتادند را مشتی بچههای بیکار و الاف قلمداد میکند و با زشتترین و سخیفترین واژههای درخور خود، ایشان را وصف مینماید!
در همین مصاحبه، جناب «پابوس آقای خامنهای» ادامه میدهد: " شخصيت ايشان براي هر مسلماني، بهخصوص مسلمان ايراني و بهويژه مسلمان شيعه ايراني آنقدر نعمت عظيمي است كه همه نعمتهاي ديگر با آن قابل مقايسه نيست؛ يعني اگر همه نعمتهاي مادي را در يك كفه بگذاريم و اين نعمت را در كفه ديگر، ارزش و نفع وجود شخص ايشان بهعنوان يك نعمت براي فرد فرد ما، نه براي كل جامعه, از مجموع نعمتهاي مادي كه خدا به هر فردي ميدهد بيشتر است. البته نعمت معرفت خدا و ولايت اهل بيت ـعليهمالسلامـ جاي خود را دارد. بنابراين اگر ما بخواهيم با اعداد و ارقام ارزش نعمت وجود ايشان را براي هر فردي تعيين كنيم اين كار نشدني است. "
این دلقک بیمایه، وقاحت را به عرشاعلی میرساند و در نهایت میگوید: " تصديق اين ادعا خيلي مشكل نيست. اگر ما مروري بر زندگي ايشان بكنيم و دست كم از زمان رياست جمهوري كه مسئوليت رسمي پذيرفتند را مطالعه كنيم و از مقايسه ايشان با روساي جمهور و رهبران ديگري كه در عالم هستند كمك بگيريم، از لحاظ توانايي مديريت، سعه صدر، جامعيت, تقوي، مهرباني, دلسوزي و صدها فضيلت ديگر اختلاف زيادي را خواهيم ديد. مثلاً از جهت پاكي اخلاقي شما اگر بيوگرافي اغلب رؤساي جمهوري كه الان در عالم هستند را ببينيد، پر است از نقطههاي ضعف اخلاقي، فسادها، اختلاسهاي مادي, رانتخواريها و امثال آن؛ اما در طول زندگي سي ساله رهبر معظم انقلاب يك نقطه سياه نميشود پيدا كرد؛ چگونه ميشود اين اختلاف را ارزيابي كرد؟ مقايسه با بعضي از شخصيتهاي داخلي را كنار ميگذاريم؛ چون گاهي بعضي مقايسهها مصداق «الدهر انزلني ثم انزلني» واقع ميشود! "
نشانهي خدا، حضرت آقای مصباح یزدی!، آنچنان تملق و چاپلوسی و پاچه خواری و حقارت و وقاحت را به اوج میرساند که دیگر همین مصاحبهي مضحک و سفارشی و به زعم آقایان استراتژیک! را هم به لجن میکشد و آش را آنقدر شور میکند که اصلا قابل چشیدن هم نمیشود، چه رسد بلعیدن!
این مردک، سرآخر اذعان میکند: " اما در مسائل اجتماعي و معلومات عمومي كه در جامعه مطرح است، در ادبيات, شعر, علم موسيقي ـيعني تميز درست و نادرست و حق و باطل آنـ در ورزش، خطاطي، هنر و اموري از اين قبيل سرآمد هستند. در مسائل مديريتي كشور كه برجستگي ايشان خيلي بارز است؛ گرچه متأسفانه ابعاد اصلي شخصيت ايشان كه با مسأله رهبري و ولايتشان ارتباط دارد كمتر مورد توجه قرار ميگيرد. اولين ويژگي از اين دست فقاهت ايشان است. "
بسیار شنیده و دیده و خوانده بودیم که علما و ملاها و روحانیون در همهي امور استاد مسلم و دانشمند و فهیم و آگاه هستند و اساسا از زمانی که پای مبارک را به حوزهي فخیمه میگذارند تا روزی که به مقام عظمی سقتالاسلامی میرسند!، بر همهي علوم مادی و معنوی چیره میگردند و صاحب کلام در همهي حوزهها میشوند، اما حقیقتا با اوصافی که از دهان مبارک تمساح یزدی به بیرون پرتاب میشود، آدمی در میماند که این ابله در پی دفاع و بزرگنمایی از شخصیت سید علی خامنهای است یا بلعکس، میخواهد با اوصاف عمیق خود او را خوار و حقیر و مسخره جلوه دهد!؟!
ماشاالله جناب خامنهای از هر دست و انگشتشان (البته بغیر از آن دست معیوب) هزاران هنر میریزد و ایشان بغیر از مسائل دینی و مذهبی و فقهی و نظامی و بنیادی و سیاسی و مدیریتی و اطلاعاتی و ...، به اموری که تمساح جان هم اشاره میکند اشرافی کامل و ژرف دارند!
حقیقتا ملت ایران بسیار ناسپاس تشریف دارند ...
بهرروی، مصباح یزدی حتا از خود هم مایع نمیگذارد و نهایتا میکوشد تا پای رئیس جمهوری پیشین روسیه را نیز به وسط بکشد: " خدا همه اين نعمتها را يكجا در يك نفر جمع كرده و در اختيار ملت ايران گذاشته است. كساني كه با اين مسائل آشنا نيستند خوب است قضاوت شخصيتهاي جهان را درباره ايشان بررسي كنند. بعضي از رؤساي جمهور كشورهاي ديگر درباره شخصيت ايشان اظهار اعجاب كردهاند و گفتهاند مردم ايران تا چنين رهبري دارند شكست نخواهند خورد. اين حرف را «پوتين» كه يكي از بزرگترين شخصيتهاي سياسي امروز است، گفته است. اين اظهار نظر از كسي مثل «پوتين» درباره چنين شخصيتي، خيلي عجيب است. شبيه آن را كجا سراغ داريد كه رئيس جمهوري درباره رهبر كشور ديگري اين چنين قضاوت كند؟ از بس خود را در مقابل اين شخصيت باخته بود و كوچك ميديد، نميتوانست احساس خود را ابراز نكند؛ "
مصاحبهي نشریهي پرتو با حضرت ایشان و در نهایت انتشار آن توسط خبرگزاری فارس نیوز / بر وزن فاکس نیوز! ، آنچنان شیرین و خواندنی و ارزشمند و آموزنده و پرمحتواست که هر خوانندهي فهیمی را وا میدارد تا ساعاتی به ابعاد ریز و درشت آن تامل و درنگ نماید و از منظرهای مختلفی بدان بنگرد!
بر آحاد ملت شریف ایران است که این مصاحبهي بسیار بسیار بسیار ارزشمند را مطالعه کنند و در آن به غور و بررسی و تحقیق فراوان بپردازند تا به امید خدا از شر تمامی بلاها و فتنههای مادی و معنوی در امان بمانند ...
روزگار به کام
رهنما دوم آبان ماه ۱۳۸۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر