انتصابات حکومت ولایت مطلقه فقیه به پایان رسید . نمایش مضحک رژیم ولایی ، توسط نمایش نامه نویسان پشت صحنه نوشته و توسط بازیگران ناشی اما وقیح به صحنه آورده شد و توسط ارکان حکومتی هدایت شد . دست محمود احمدی نژاد بعنوان پیروز این رقابت بی حاصل بالا برده شد و سوت پایان درگیری ها و جنجال ها و سروصداها توسط سید علی خامنه ، رهبر بی چون و چرای جمهوری اسلامی به نشانه ختم تمامی قائله ها با اعلام بیانیه رسمی ایشان زده شد .
از فردا ملت ایران سردرگم و متحیر و انگشت بر دهان ، نظاره گر مردی است که بار دیگر قرار است بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده و به خیمه شب بازی ها و سرکوب و استبداد و بی لیاقتی خود ، اینبار با آرای میلیونی و کم سابقه ملت ایران ، مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و بداندیشان و دگر اندیشان زده و ستون پایه های رژیم علی خامنه ای را مستحکم و استوار سازد !
ملت ایران در صحنه انتصاباتی حاضر شد که به رغم فریادهای دلسوزان و روشن اندیشان و مردان و زنان نیک اندیش این سرزمین مبنی بر تحریم گسترده این انتصابات حکومتی ، راه را از بیراهه تشخیص نداد و آن کرد که هرگز نمی بایست ...
حکومت دجالان و مارگیران و نان به نرخ روز خوران آنچنان با حیثیت و شرف این ملت بازی کردند که دوست و دشمن بر این باور شده اند که دیگر این بظاهر انتخابات ، آخرین برگ برنده رژیم ملایان و مافیاها خواهد بود و احمدی نژاد ، آخرین رئیس دولت رژیم مافیایی ...
آنان که تحریم را تحریم کردند ، در اصل تنها راه رهایی و فرصت تاریخ ساز را بر خود و هموطنانشان بستند و تنها روزنه ی رسوایی رژیم را به فرصتی درخشان جهت فرافکنی و تبلیغات گسترده حکومت مبدل کردند و بجای پرداختن به ریشه ها ، راه را در بریدن یکی از شاخه های این درخت آدمخوار یافتند ، غافل از آنکه باغبانان این درخت پیش از آنان ، دست و پای متجاوزین را نشانه رفته اند و آماده هر نوع نزاع و درگیری هستند و سرانجام نه شاخه قطع شد و نه ریشه خشکیده !
ملت ایران بازیگران بی جیره و مواجب این نمایش مضحک و دردآور شدند و بی آنکه فکرش را هم بکنند ، آلت دست حکومتی گشتند که از ماه های پیش در صدد برپا نمودن چنین نمایشی است .
مملکت به حالت حکومت نظامی غیر رسمی ، در سکوت و بهت مردم قرار گرفته و جو پادگانی حاکم بر ایران و علل خصوص تهران ، با پیغام رهبر جمهوری اسلامی به بالاترین حد خود رسیده است . در پیشگاه ملت ، رای آنان را دزدیده اند و خرسند و شادمان ، به رقص و شادی و پایکوبی پرداخته اند . اصلاح طلبان خاموش گشته اند و فکر می کنند با اظهار تاسف و دادن چند بیانیه بی خطر ، می توانند اندکی از درد و نفرت مردم را التیام بخشند . عده ای چنین وضعیتی را از هفته های پیش ، بخوبی پیش بینی کرده بودند و به اطلاع مردم رسانده بودند ، اما متاسفانه اینبار تنها حکومت و مافیاها نبودند که تبلیغ مشارکت حداکثری و حضور مردم در صحنه را فریاد می کشیدند ، بلکه بسیارانی نیز بودند و هستند که بلندگوهای رژیم گشته و هم صدا و هم داستان با جمهوری اسلامی ، ملت را دلخوش به تحول و تغییر نموده و از فردایی مبهم و تاریک که حتا خود به درستی نمی دانستند چه خواهد شد ، راه فریب پیش گرفته و با نیرنگ و حقه بازی ، توده های میلیونی آزرده خاطر را بار دگر به شرکت در این انتصابات حکومتی امیدوار کردند .
اما در این بازی خطرناک ، یک امر بر همگان آشکار و روشن شد و آن اینکه حکومت ولایت مطلقه برای نیل به اهداف و برنامه های خود از هیچ گونه تلاش و حرکتی دریغ نخواهد کرد و هیچ چیز در این راه برایش مهم نخواهد بود جز رسیدن به تصورات و خواستهای خود .
در این میان ، دو کاندیدای بظاهر اصلاح طلب ، و علل خصوص آقای موسوی در یک انتخاب مهم و تاثیرگذار دیگر نیز باید شرکت کنند . در انتخاب اول خود که شرکت همه جانبه را برگزیدند و ماحصل چنین شد که می بینیم . اما در انتخاب دوم که به مراتب مهمتر و اساسی تر از اولی خواهد بود ، باید بسیار دقت کنند . انتخاب دوم ، ایستادگی در مقابل زورمداران و مافیاهای حکومتی خواهد بود . اینبار آقایان تنها نخواهند بود و حمایت میلیونی مردم را پشت خود خواهند داشت . اگر به عمق این مطلب پی برده و راه سعادت و ایستادگی را پیش گیرند ، مطمئنا می توانند یکبار دیگر در مقابل مردم سر خود را بالا گرفته و آبروی رفته خویش را احیا کنند ، اما اگر چنین نشود ، مطمئنا رسوایی چنین انتصاباتی تا آخرین روز زندگیشان باقی خواهد ماند و این دو نفر نیز به تعبیری همگام و هم داستان با سناریوی حکومت ولایت فقیه ، در اذهان ملت ایران جای خواهند گرفت .
مطمئنا سیل نامه ها و تهدیدها و هشدارهای آشکار و نهان بر ایشان روانه گشته و حتا امکان دارد این افراد بشکلی کاملا جدی ، هدف اصلی مافیاها گشته و توسط موج براه افتاده کودتای انتخاباتی ، گرفتار بلاهای غیبی شوند که حتا تصورش هم نمی رود ، اما هنر آزاد مردان و شخصیت های بزرگ تاریخ در همین فرصت ها مشخص می گردد و میزان ایستادگی و استقامت هرچه بیشتر باشد ، حمایت های مردمی و احیای محبوبیت از دست رفته سهل و باورپذیر تر خواهد شد .
ملت ایران ، بیش از پیش آتش زیر خاکستر شده است ، و این مهم را بیش از هر کس ، سید علی خامنه دریافته است . حکومت و مافیاها ، قدرت را با مشروعیت مدنی و سیاسی معامله کردند و در این قمار ، مشخص شد که این رژیم به آسانی همه خواستها و باورها و نیازهای ملت را زیر چکمه های استبدادی خویش لگد مال کرده و می کند .
هموطنان ، فرصت تاریخ ساز را اگر در تحریم این نمایش عظیم و کم سابقه از کف دادید ، در بازجستن حقوق انسانی و ملی خویش بواسطه ایستادگی و پافشاری بر انها و اگر نشد با پرداختن به نافرمانی های مدنی و اعتراضات گسترده باز پس گیرید . اگر رژیم از این حرارت بوجود آمده کمال بهره را ببرد ، دیگر ستاندن حق از ناحق دشوار خواهد شد . بر شماست تا نه تنها انتصابات آتی را تحریم کنید ، بلکه به هرچه و هر عاملی که سبب سوء استفاده حکومت تمامیت خواهان می شود نه گفته و بساط تزویر و فریب و دروغ و نیرنگ را بر چینید . اگر دیروز این سخنان در شما تلنگری ایجاد می کرد ، امروز به نیکی بیانگر خواست و باور و یقین شما خواهد بود و دیگر هیچ عذر و بهانه ای در کار نخواهد بود که شما ملت را از حقیقت و پرداختن به ریشه ها بازدارد و عاملی گردد جهت انحطاط و کج اندیشی و کج روی ...
رژیم ایران در آستانه نابودی قطعی میباشد و بزرگ ترین و در عین حال بارزترین دلیل آن ، همین نمایشی بود که طی چند روز گذشته در مقابل شما اجرا کرد . امروز نیز همچون سه دهه پیش ، فردی بر اریکه قدرت و ثروت تکیه زده است که دقیقا همچون پیشوای خود (آیت ا.. خمینی) ، می گوید : ( اگر سی میلیون بگویند آری ، من می گویم نه !) . حال به چشم دیدیم که چگونه رای و نظر بیش از هفتاد میلیون ایرانی را بدین شکل لجن مال کرده و با حیثیت و آبروی و شرف این مردمان بازی می کنند .
فردا روشن است و آینده رژیم مستبد ولایت فقیه ، بسیار تاریک و شوم . دیر زمانی است که ملت ایران از حقوق و منافع خویش بازمانده و در پی کسب ان است و این به هیچ وجه چیز جدیدی نبوده است . سایه شوم استبداد و دیکتاتوری ، سالیان سال است که بر سر ملت ایران گسترده شده و دائم در حال تغییر فرم است . اما دست کم اگر این نمایش یک دستآورد هم داشت ، آن به سر عقل آمدن ملتی بود که بار دیگر ، آزموده را آزمودند و نتیجه اش هم پیش رویشان است ...
بقول دانته :" هیچ عبرتی بدون بها نصیب هیچ کس نمی شود. "
بهای این تجربه تلخ را هم باید پرداخت و امروز را چراغ راه فردا کرد و درس عبرت گرفت !
تقلب رژیم و پافشاری بر مشروعیت این تقلب آشکار ، مایه ننگ و نکبت حاکمین تهران گشته است و این سیه رویان متقلب ، با بکارگیری همه اسباب و لوازم زور ، قصد بر هم زدن پیوندهای مردمی را داشته و تمام کسانی را که در واقع به رژیم جمهوری اسلامی آری گفته اند را سرکوب نمایند . این ثمره شرکت هوشمندانه ملتی است که به تفکر تحریم نه گفتند و بجای بیان آزادی ، مصلحت امروز را برگزیدند و تحریم کنندگان را تحریم کردند .
حال باز هم می گویم ، تحریم کنید ، تا تحریم نشوید . حاصل عدم تحریم گسترده ملت ایران ، تحریم ملت ایران شد و سبب تثبیت زور شب پرستان گشت .
ایرانیان هنوز فرصت باقی است . حکومت را تحریم کنید و هر روز را بر حاکمین زهر .
با آرزوی نیک بختی و آگاهی ملت ستمدیده ایران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی رهنما / 22 خرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر